متن دلخواه شما
یک شنبه 29 دی 1398 ساعت 20:38 | بازدید : 231 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

برای رسیدن به یک هدف شخصی ، باید بر موانع داخلی و خارجی مانع از آن شویم ، مانند فقدان: دانش ، مهارت ، انگیزه ، عزت نفس ، تعهد به خودشناسی و ترس از شکست.

اهداف زندگی آن دسته از فانوس دریایی هستند که هنگام حرکت در این دریا تاریک (دنیای در حال تغییر) ، شبها ما را روشن می کنند. "(ناشناس).

چه کسی اهداف شما را انتخاب می کند؟

زندگی را چگونه طی می کنید؟

آیا می دانید کجا می روید؟
کجا می خواهید بروید؟
یا آیا شما به سادگی مسیری را می گذرانید که نشانگر جامعه ای است که در آن زندگی می کنید ، مطابق آنچه به شما ارائه می شود واکنش نشان داده و عمل می کنید؟

اهداف مکانی است که ما می خواهیم به آن برسیم.
آنچه می خواهیم بدست آوریم
هدف چیزی است که ما به آن نرسیده ایم.
بنابراین ، برای دستیابی به آن باید کار کنیم.
وقتی در زندگی هدف داریم ، احساس انرژی ، خوش بینی و امید می کنیم.

آیا می دانید چگونه می توانید به یک هدف مهم دست یابید؟

برای رسیدن به اهداف مورد نیاز ما:

خود انگیزه
این انرژی است که از درون ناشی می شود.
این مبتنی بر مهمترین خواسته ها و ارزش های ما است.

تعهد
این آمادگی را دارد که قیمت را برای رسیدن به اهدافمان بپردازد.
این در رفتار ما و کارهایی که ما به آنها اختصاص می دهیم منعکس می شود.

انطباق و انعطاف پذیری.
جهان دائماً در حال تغییر است و ما هیچ کنترلی بر رفتار و احساسات افراد اطراف خود نداریم.
بنابراین ، هنگامی که اتفاقات غیرقابل پیش بینی رخ می دهد یا چیزهایی مانند آنچه فکر می کردیم نیست ، لازم است که بتوانیم تغییراتی را که لازم است ایجاد کنیم.

خودکنترلی عاطفی
احساسات لازم و جزئی از همه ما هستند.
اما لازم است تشخیص دهیم که چه زمانی باید آنها را کنترل کنیم ، طبق عقل عمل کنیم.

سازمان
ما نمی توانیم خیلی کارها را همزمان انجام دهیم و همچنین زمان نامحدودی نداریم.
به همین دلیل است که باید در رفتار خود نظمی انجام دهیم و اولویت های لازم را تعیین کنیم.

مراحل موفقیت

با تعیین اهداف.


از خود بپرسید: من چه می خواهم؟
برای دستیابی به اهدافمان ، لازم است بین نیازهای خود و نیازهایی که توسط فرهنگ یا افراد پیرامون مطرح می شود ، تمایز قائل شویم.

شناخت نیازهای دیگران مهم است.
اما شناخت و احترام به آنها به معنای این نیست که ما باید آنها را خودمان قرار دهیم.

بسیاری اوقات می دانیم که چه چیزی را نمی خواهیم ، اما همیشه نمی دانیم که انجام می دهیم.
اما می توانیم دریابیم

از خود بپرسید:

چرا یا برای چه چیزی می خواهم؟
حالا چه چیزی به من آسیب می رساند ، نداشتن یا انجام دادن ...؟
با رسیدن به هدفم زندگی ، رابطه ، شخص و غیره چگونه تغییر خواهد کرد؟
پاسخ ها را بنویسید.

به یاد داشته باشید که واقع بین بودن در هدف و منافع بسیار مهم است.

اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.
برای موفقیت ، باید به ما ایمان داشته باشیم ، به این اعتماد که بتوانیم به آن برسیم.

به تمام اوقات فکر کنید که به آنچه پیشنهاد داده اید رسیده اید ، حتی اگر فکر می کنید که آنها دستاوردهای ارزشمندی هستند.
آنها را با توجه به اهمیت و بزرگی که دارند ارزیابی نکنید.

آنها را فقط به عنوان علامتی در نظر بگیرید که مواردی وجود دارد که می توانید به آنها دست یابید و بنابراین ، آنچه نمی دانید یا نمی توانستید ، می توانید یاد بگیرید.

وقتی احساس بی تحرکی کردید یا اشتباه کردید آن را یادداشت کنید.

این عبارت را بیان کنید: "اگر من موفق نشده ام ، می توانم یاد بگیرم که آن را انجام دهم" بخشی از زندگی روزمره شماست.

اگر چندین بار سعی کرده اید کاری انجام دهید و موفق نشده اید ، شاید لازم باشد آن را متفاوت انجام دهید یا شاید به کمک احتیاج دارید.
نگاهش کن


به خودتان تعهد دهید.

عواقب مثبتی که به دست می آورید و کارهایی که برای رسیدن به آن باید انجام دهید را شرح دهید.

از خود بپرسید که آیا ارزش تلاش شما را دارد؟

اگر ما مایل به تلاش نباشیم ، هدف ما واقعاً مورد نظر ما نیست یا براساس چیزی است که ما با قلب باور نمی کنیم و نمی خواهیم.

اهدافی را تعیین کنید که واقعاً به شما انگیزه می دهند.

باشد که قلب و ذهن شما درگیر شود.

 


مسئولیت خود را بپذیرید.
برای موفقیت در اهداف و زندگی ما ، باید بدانیم که بخش عمده ای از آنچه برای ما اتفاق می افتد ، نتیجه تصمیمات و رفتارهای ماست.
وقتی آن را نپذیریم و دیگران ، زندگی ، شانس و غیره را سرزنش کنیم ، مشکلات را برطرف نمی کنیم و احساس قربانی ، ناتوان و آسیب پذیر می کنیم.
این نگرش ما را فلج می کند یا ما را به سمت تصمیم گیری اشتباه سوق می دهد.

تصدیق کنید که اشتباه کردیم عملی شجاعت و صداقت است.
این به ما امکان اصلاح و یادگیری را می دهد.
انکار آن خطا را از بین نمی برد بلکه فقط آن را افزایش می دهد.

به یاد داشته باشید که ما انسان هستیم و بنابراین قابل قبول است.
ما نیستیم و نمی خواهیم کامل باشیم ، اما همیشه می توانیم پیشرفت کنیم. همیشه می توانیم مسئولیت خود را بپذیریم.

هدف خود را بنویسید.
هنگامی که ما هدفی را نمی نویسیم ، می تواند یک خیال ساده باقی بماند.

با نوشتن آن ، می توانیم اهداف خود را با وضوح بیشتری ببینیم و بتوانیم خود را متعهد بدانیم.
نوشتن آن به طور واضح و مشخص به ما این امکان را می دهد تا دستاوردهای خود را ببینیم و کارهایی را که باید انجام دهیم تا به هدف برسیم.
مهم است که آن را به روشی مثبت بنویسیم: کاری که می خواهیم انجام دهیم و نه آنچه می خواهیم جلوی کار خود را بگیریم.

بهتر است بگوییم:
وقت خود را سامان خواهم داد ، چه بگویم دیگر غیرممکن نیستم.

طرز صحبت و تفکر ما بر برنامه نویسی ناخودآگاه ما تأثیر می گذارد.


آن را تحلیل کنید
آیا به شما بستگی دارد؟
آیا قابل دستیابی است؟
آیا با توجه به ویژگیهای یک هدف تثبیت شده مطرح می شود؟


هر روز که از خواب برخیزید و به رختخواب بروید ، آن را با صدای بلند بیان کنید.
هرچه بارها آن را به خاطر بسپارید و بیان کنید ، ترجیحاً با صدای بلند ، به آن نزدیکتر خواهید شد.

مهم است که در بعضی مکان ها عباراتی ، نقاشی ، تزئینات و غیره قرار دهید. ممکن است مدام به شما یادآوری کنم.
این نه تنها به شما در یادآوری کمک می کند ، بلکه ناخودآگاه شما روی آن کار می کند.

اغلب از خود بپرسید:
"آنچه من انجام می دهم به من کمک می کند تا به هدف خود برسم؟"
اگر اینطور نیست ، هدف و برنامه عمل خود را مرور کنید.


وضعیت فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید.
شما باید بدانید که نقطه شروع شما چیست ، تا بدانید که به کجا بروید و چگونه این کار را انجام دهید.
رسیدن به آکاپولکو از Cuernavaca یکسان نیست از کانادا.


هدف را به اهداف کوتاه مدت و میان مدت یا مراحل کوچک تقسیم کنید ، که شما را به هدف نهایی نزدیک می کند.
به عنوان مثال:
اگر می خواهید زمان بیشتری را با شخصی به اشتراک بگذارید ، تا رابطه با او را بهبود ببخشید ، می توانید بگویید:

من قصد دارم روزانه با او با تلفن صحبت کنم.
یک بار در ماه یا یک هفته ، من قصد دارم یک صبح یا چند ساعت برنامه ریزی کنیم ، تا بتوانیم با هم کاری انجام دهیم
به مدت 6 ماه یا در پایان سال ، آنچه را که لازم است برای مسافرت در کنار هم بگذرانیم برنامه ریزی می کنم.

این امر در مورد هر نوع هدف: بهداشت ، شغل ، شخصی ، و غیره کاربرد دارد ، اگرچه بسته به هدف و نیازهای شما ممکن است زمان و فعالیت ها متفاوت باشد.

اگر این هدفی است که شامل شخص دیگری می شود ، باید خواسته ها ، زمانها و نیازهای آنها را نیز در نظر بگیرید.


برای رسیدن به هدف نهایی و تاریخ های میانی مهلت تعیین کنید تا پیشرفت عینی را بررسی کرده و در صورت لزوم تصحیح کنید.
وقتی مهلتی نباشد ، ما کارها را برای بعداً رها می کنیم و آنها را انجام نمی دهیم.
وقتی می گوییم: "دوست دارم ، روزی من ... در آینده خواهم بود ..." ، ما عمل نمی کنیم.
قرار دادن تاریخ "ما را مجبور می کند".
یکی از اصلی ترین تفاوت های بین یک رویا و یک هدف قابل دستیابی این است که مهلت آن را داشته باشد.

موانع احتمالی را ایجاد می کند:
زمان ، عادت های بد ، کمبود اطلاعات یا دانش ، موقعیت های خاص و غیره.
وضعیت جدید می تواند اضطراب ایجاد کند.
به یاد داشته باشید که این اضطراب موقتی است.
با پیشرفت در دستاوردهای خود ، اعتماد به نفس و رضایت بیشتری خواهید داشت.
تا زمانی که یاد بگیریم هر اصل دشوار است.

مناطق دیگر زندگی ما و احساساتی که با آنها همراه است نیز می تواند اهداف ما را مانع کند.

فراموش نکنید که زندگی ما از موقعیت ها ، فعالیت ها و افراد مختلف تشکیل شده است و نباید اجازه دهیم که آنها در مسیر اهداف خود قرار بگیرند.
اما اجازه ندهید که اهدافتان باعث شوند افراد و فعالیتهای مهم زندگی خود را فراموش کنید.
بیاموزید که به هر موقعیت یا رابطه زمان مهمی بدهید.

مانع دیگر تمرکز روی مشکل و ماندن در آنجاست.
روی راه حل و چگونگی دستیابی به آن متمرکز شوید.


مهارت ها و دانش موردنیاز خود را برای غلبه بر موانع و رسیدن به اهداف خود مشخص کنید: منابع مادی ، پشتیبانی عاطفی ، زمان ، اطلاعات ، کمک به افراد دیگر و غیره.
از خود بپرسید:
نقاط قوت یا توانایی های من که می توانند به من کمک کنند چیست؟
آیا به کمک نیاز دارم؟
چه کسی

از شما کمک بخواهید.
آنچه را که برای یادگیری یا پیدا کردن آن در افراد دیگر دارید باید بیاموزید.
به یاد داشته باشید که غیرممکن است که همه چیز را بدانید و در همه چیز متخصص باشید.

یک برنامه عملی دقیق و واضح تهیه کنید.

یک طرح کلی ایجاد کنید و وقتی کار را روی آن انجام دهید ، آنچه را که لازم است اضافه کنید یا اصلاح کنید.

 

نتایج را بطور مداوم تجسم کنید.
آرامش و تصور کنید که کارهای خاصی انجام دهید که نتیجه رسیدن به هدف و لذت بردن از آنچه به دست آمده است.
آن را با تمام جزئیات ممکن در تخیل خود ببینید.
تصور کنید و به این فکر کنید که چگونه احساس می کنید.
هرچه بیشتر این تمرین را انجام دهید ، راحت تر می شود که باشید.
این یک روش اثبات شده برای تسهیل کار مغز است.
اما روی مثبت تمرکز کنید.

اگر در ابتدا آرامش یا تجسم را دشوار کردید ، به شخصی مراجعه کنید که تجربه دارد و می تواند به شما کمک کند.
ترجیحاً کسی که این کار را بطور حرفه ای انجام دهد.


هدف خود را با کسی که برای شما مهم است به اشتراک بگذارید.
انجام این کار به ما کمک می کند تا خودمان را متعهد بدانیم و به ما این امکان را می دهیم که شخصی داشته باشیم تا به ما کمک کند ، وقتی به آن احتیاج داریم یا وقتی می خواهیم ابراز تردید یا احساس خود کنیم به ما گوش فرا دهیم.
اما انتخاب شخص مناسب بسیار مهم است:
کسی که به شما علاقه دارد.
از خود انتقاد نکنید ، مورد حمله قرار ندهید و از این موضوع خنده دار نشوید ، اگرچه می تواند اختلاف خود را در مورد برخی از رفتارهای شما ابراز کند.


هدف خود را مرتباً بررسی کنید تا پیشرفت خود را ارزیابی و تشخیص دهید و در صورت لزوم تصحیح کنید.
همانطور که ما روی یک هدف کار می کنیم ، می تواند تغییر کند و یا می توانیم درک کنیم که مراحلی که در نظر گرفته ایم مناسب ترین نیستند.
هر چند بار که لازم باشد تصحیح کنید.
اصلاح به معنای عدم موفقیت نیست.
این بدان معناست که چیز جدیدی یاد گرفته ام ، که نیازها ، انتظارات ، روش تفکر یا درک من را تغییر داده است.
از دانش جدید بهره ببرید.


دستاوردهای خود را حتی اگر کوچک باشند با صدای بلند بشناسید.
مهم نیست اندازه یا اهمیت دستاوردها یا پیشرفت ها باشد.
اینها برای "چقدر" ما پیشرفت نمی کنند ، بلکه به این دلیل است که آنها ما را به هدف نزدیک می کنند و به دلیل اینکه تلاش و تمایل ما را برای رسیدن به هدف نشان می دهند.

حداقل یک عمل روزانه انجام دهید.

حتی اگر هدف ما بلند مدت باشد ، هر روز می توانیم کاری در مورد آن انجام دهیم:
هدف یا برنامه های ما را به خاطر بسپارید.
دستاوردهای ما را بشناسید
برنامه های ما را مرور کنید.
موفقیت را تجسم کنید.
و غیره

به یاد داشته باشید که آینده نتیجه هر لحظه فعلی است ، یعنی همان چیزی است که ما واقعاً می توانیم زندگی کنیم.

 

از امروز شروع کنید

به یاد داشته باشید که دستیابی به هدفی که شما انتخاب کرده اید ، پس از یک تحلیل خوب ، می تواند مزایای بیشتری را از آنچه انتظار می رود فراهم کند و تأثیر مطلوبی بر عزت نفس شما بگذارد.

 

به یاد داشته باشید:

راه موفقیت با اطلاعات ، عمل و پشتکار شکل می گیرد.
هر مرحله ، هرچند اندک ، شما را به هدف نزدیکتر می کند.

شما می توانید آن را انجام دهید.

 

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آخرین عناوین مطالب