متن دلخواه شما
پنج شنبه 10 بهمن 1398 ساعت 22:58 | بازدید : 141 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

سفری به حوزه خصوصی و حرفه ای فردا بزرگ Frida ، پشتیبانی از تصاویر برجسته و حضور آسیا آرژانتو.

این هنر عالی به صفحه بزرگ باز می گردد. در سالهای اخیر به طور فزاینده ای متداول شده است که مهمترین آثار و مشهورترین نویسندگان گذشته ، از موزه ها و گالری ها ، به طور عمده به لطف مستندهای بیوگرافی ساخته شده در عرض های مختلف ، وارد سینما می شوند. این بار به فریدا بستگی دارد. Viva la vida ، فیلم مستند اختصاص داده شده به هنرمند انقلابی مکزیکی و بوم های فراموش نشدنی او در یک رویداد سه روزه (از 25 تا 27 نوامبر) در سینماها به زمین نشست و پیش از آن در تعداد انگشت شماری از ساعت ها از پیش نمایش در بخش موبایل Festa در 37 تورین برگزار شد. جشنواره فیلم.

 

برای گفتن از وجود آن در بیوگرافی که هفده سال پس از فیلم به کارگردانی جولی تیمور و بازیگر نقش سلما هایک می آید ، Giovanni Troilo ایتالیایی را در پشت دوربین می یابیم. کارگردان آپولیان با جستجوی فریدا کاللو ، در قلب مکزیک ، ما را به سفری در شش فصل می برد ، مصاحبه های اختصاصی ، اسناد دوره ای ، بازسازی های برانگیخته و آثار همان هنرمند را جایگزین می کند ، و دو روح را برجسته می کند: از یک طرف نماد ، نمادی از فمینیسم معاصر ، از سوی دیگر این هنرمند با وجود محدودیت های یک بدن ضرب و شتم آزاد می شود.

همچنین Frida را بخوانید: نقد و بررسی فیلم با سلما هایک در مورد نقاش مکزیکی فریدا کاهلو
Kahlo به یک الگوی مرجع تبدیل شده است که قادر به تأثیرگذاری بر هنرمندان ، نوازندگان ، سبک هاست. اهمیت آن حتی به لطف شدت و عزم و اراده ای که با زندگی روبرو شده بود ، از عظمت آن فراتر رفت. و این همزیستی اجباری با درد در مظاهر مختلف آن است (حادثه ای که سلامت جسمی ، سقط جنین و روابط عاشقانه آشفته آن را به طور جبران ناپذیری تضعیف کرده است ، با شروع آن با دیگو ریورا) برای نشان دادن موضوع سرخ روایت و بسیاری از آثار او در طول سال تولید. Corpus که Troilo با توجه به فازها ، مضامین (در میان تمام دوگانگی مادر و دختر) تفکیک و فهرست بندی می کند و سبک تغییر می کند.
با فریدا. Viva la vida کارگردان در حوزه حرفه ای و خصوصی به هنرمند می گوید
نتیجه ، یک vademecum آموزنده است که عناصر حرفه ای و خصوصی زن و هنرمند را با هم جمع می کند ، در تعادل که تا آخرین قاب مفید گسترش یابد. حضور در صحنه و به عنوان یک صدای روایی (متونی متشکل از کلمات نقاش برگرفته از نامه ها ، خاطرات و اعترافات خصوصی) توسط آسیا آرژانتو به عنوان چسب و کشتی فرنگی عمل می کند ، یادداشت دوم این است که همیشه در یک ارکستر درست نیست. در توسعه بصری و صدا موثر است.

این بسته بندی در حقیقت قادر به دزدیدن چشم بیننده با تصاویر تأثیرگذار (مخصوصاً تصاویر داستانی) و ادای احترام به رنگ ها ، قدرت و خلاقیت های کاهلو است. برای این کار ، دوربین دنباله های تحریکی بسیار دقیقی را در ترکیب و عکاسی (در وهله اول در خارج از معبد) ایجاد می کند و به مکانهایی باز می گردد که وجود آن را قاب کرده است تا اثری از آن که هنوز در حال حاضر زنده است نشان دهد. همه همراه با موسیقی متن فیلم واقعا ساخته شده توسط آهنگساز و پیانویست Remo Anzovino ، که به طور تخصصی ترانه های اصلی و ترانه را مخلوط می کند.

این فیلم مستند توسط Ballandi Arts و Nexo Digital با همکاری Sky Art ساخته شده است. Viva la vida از 25 تا 27 نوامبر با Nexo Digital به عنوان بخشی از برنامه نویسی پروژه "La Grande Arte al Cinema" در سینما ها خواهد بود.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 10 بهمن 1398 ساعت 22:55 | بازدید : 129 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

فریب عالی تریلری است به کارگردانی بیل کاندون با بازی هلن میرن و ایان مک کلن ، نه با دروغ بلکه فقط توسط دو بازیگر پشتیبانی می شود.

مهارت های مختلفی وجود دارد که یک دروغگو خوب باید از آن برخوردار باشد: اعتماد به نفس ، دانستن چگونگی حفظ حضوری که هرگز در عملکرد شخص شک نمی کند ، درک دقیق لحظه ای که باید صحنه ها را ترک کند ، در صورت قرار گرفتن پیاده هایی که معتقد است از آن است. مانع و پذیرش ، در هنگام سختی شدید ، شکست است. این تبادل این مهارت ها است که بین شخصیت های پیشرو یان مک کلن و هلن میرن وجود دارد ، با یک بازی خطرناک اکتشاف ها و پرده برداری ها در فیلم بیل کاندون فریب عالی ، برای یک دام که در آن ، تا آخر ، هر فرد. او یک جنایتکار است و هر تعجب می تواند به حقایق غیرقابل تصور منجر شود. یا حداقل ، این کاری بود که کار امیدوار بود انجام دهد.

با شروع از کتاب به همین نام نوشته نیکلاس سیرل ، هیجان انگیز با حضور جانبازان دوره های انگلیسی و بین المللی ، تمام عطر و طعم آن رمان های تأکید شده را دارد که علاقه یک تکه بزرگ از طرفداران را در بر می گیرد ، که از جستجوی رازهای گسترده در این دوره لذت می برند. سالهای طولانی ، سپس برای ناراحتی از عادی بودن وضع شده در آن لحظه ، حتی به خطرناکترین راه حلها ، دستگیر شوید. این نوعی اغراق اساسی است که به نظر می رسد این نوع روایت را توصیف می کند ، که به دنبال گزاره های توصیفی آن ، mel the را با آن می کشید.

فریب کامل - تبادل قدرت بین روی و بتیل فریب کامل 
روی (یان مک کلن) و بتی (هلن میرن) در اینترنت ملاقات می کنند. او همسرش را به مدت سه سال از دست داده است ، او تنها یك بیوه است. رابطه آنها فوراً وارد احساسات نمی شود ، اما مطمئناً شرکت یکدیگر است که کنجکاوی را که این دو شخصیت نسبت به شخص دیگر احساس می کنند ، زنده نگه می دارد. حیف است که ، بعضی اوقات ، نه تنها روابط پایدار و صمیمانه برقرار می شود ، و با لکه ای از سود شخصی که همیشه به پایان می رسد ، به تدریج غالب می شود. بنابراین ، این خواهد بود که به طور کامل با یکدیگر آشنا شویم و نشان دهیم که روی و بتی وارد خواهند شد ، پیوندهای گذشته را کشف می کنند و کلاهبرداری را در زمان حال ترتیب می دهند.

فریب کامل با کلاهبرداری باز می شود. نه تنها برای شخصیت های اصلی ، غافل از عواقبی که یک گفتگوی دوستانه ساده برای مردان و زنان بزرگسال می تواند منجر شود ، بلکه برای همان تماشاگرانی که از مونتاژ جذاب و توصیف داستانی که شخصیت ها از خودشان ساخته اند ، فریب خورده اند. فیلمی که در آن بازگرداندن قدرت بین بتی و روی متناوب خواهد بود ، در عوض آنها را از دست می دهد و زمان و وقایع یک فیلم را کاملاً عاری از تنشی که باید شخصیت ها را به هم وصل کند ، آرامش می بخشد.

فریب کامل - قبل از دروغ و رازها ، هلن میرن و یان مک کلن فریب بی نقص هستند ، cinephe
این سوء ظن همچنان بیان غالب در چهره های شخصیت های پیش زمینه است ، حتی اگر با نگاه کردن به شریک زندگی خود مشکوک باشید ، در پیش بینی پویایی بین شخصیت های میرن و مک کلن قرار دارد و می رود تا از بین برود. علاقه به ابهام آشکار آنها. خوشبختانه ، تفسیرهای این دو بازیگر باعث نمی شود فتنه ای که خطر افتادن در فراموشی کلی را از بین ببرد ، کاملاً اعتبار خود را از دست بدهد ، با ظرافت دوتایی ، هر دو پشتیبان ، به روشی متفاوت خود ، هیجان انگیز بیل را به دست می آورند. کاندون.

جفری هچر کمی می توانست روی متن سیرل فیلمنامه بگذارد ، و همچنین جهت مشخص و در عین حال ساده و کاربردی Condon را تعریف کند. فریب کامل در منطق واژگون شدن قطعات آشکار می شود و بنابراین در انتظار تحمل همان تقصیری هستیم که در طول زندگی فرد وارد شده است. اما شاید این گناهی نباشد که گاهی اوقات می خواهید بپردازید. و شاید شخصی که شما قبض آن را هرگز انتظار نداشته اید نیز نباشد.

فریب عالی ، تولید شده توسط New Line Cinema ، Born Creative و 1000 Eyes ، در تاریخ 5 دسامبر در سینماها خواهد بود که توسط برادران وارنر توزیع شده است.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 10 بهمن 1398 ساعت 22:5 | بازدید : 346 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

بررسی چیز فوق العاده ، با جرارد دپاردیو ، در اتاق به لطف BIM Distribuzioni از 5 دسامبر آغاز می شود.

چشم انداز پیش نویس چیز شگفت انگیزی ساخته شده با مواد ساخته شده از رپرتوار که باعث وحشت و خشونت های ناشی از درگیری های ماه مه 2011 بین نیروی انتظامی و تظاهرکنندگان در داکا ، پایتخت بنگلادش می شود ، که باعث کشته و زخمی شدن شد به نظر می رسد که هر دو جبهه و همچنین اولین سکانس های داستانی که شاهد آن هستند ، فیلم مورد نظر را به سمت تحولات حتی غم انگیز تر سوق می دهند. در نتیجه ، چرخش شدید به سمت تن های درام دار با طعم خارق العاده ای که از آنجا شاهد است حدود بیست دقیقه پس از نمایش بازی میوه را در یک هواپیما با قطر مقابل قرار می دهد ، که در پی آن بازتاب تغییر رویکرد توسط تماشاگر انجام می شود. . این نقطه عطفی است که ما در هنگام نمایش فیلم توسط پیر-فرانسوا مارتین-لاوال ، اقتباس از کتاب زندگی نامه نویسندگی فهیم محمد نوشته و در سال 2014 منتشر شده است ، که حکایت از یک داستان واقعی باورنکردنی بیست و پنجم دارد.

چیز خارق العاده ای: دراماتیک با یک غذای خارق العاده افسانه در یک داستان واقعی باورنکردنی
داستان این است که پسری هشت ساله که مجبور به فرار از وطن است ، زیرا زندگی او و خانواده اش در خطر جدی است. بدحجاب شطرنج ، فهیم و پدرش به طرز جسورانه ای که در آن پناهندگی پذیرفته نمی شوند به پاریس می رسند ، بنابراین مجبور می شوند مانند مهاجران غیرقانونی زندگی کنند و در مارپیچی سرگردان و ناامید شوند. با این وجود با سکته مغزی شانس ، فهیم با یکی از مهمترین مربی شطرنج فرانسه ، سیلوین معرفی می شود که او را به عنوان قهرمانی تبدیل می کند.

یک دوره مانع که باعث می شود احساسات و شعله های غزلی که قلب را گرم می کند ، گونه ها را مرطوب کرده و لبخند اشک می ریزد
آنچه ابتدا از زندگی واقعی روی پرده شکل می گیرد و سپس از ادبیات و سپس در DNA روایتگر و دراماتیک خود فیلمنامه ای را که قبلاً نوشته شده است ، به دلیل یک سری دینامیک است که هرچند خارق العاده و قانع کننده آنها ممکن است دنباله های مسیرهایی باشند که هنر هفتم و نه تنها عادت کردم با این وجود ، فیلمنامه می تواند راهی برای تسخیر و درآوردن مخاطب در مسیری مانع پیدا کند که عواطف و شعله های غزلی را به قلب شما می بخشد ، گونه ها را مرطوب می کند و لبخند های اشک می ریزد. سزاوار نوشتن است که باعث می شود سبک ، نیروی محرکه آن به اندازه کافی باشد که در ماسه های تغییر لفاظی فرو نشود. برخی از اخلاق در دوره زمانی آشکار می شود ، اما نکته مهمی که معمولاً در آثار مشابه پیدا می کنیم نیست. از این گذشته ، ظرف زیرانداز و فرد خارج از وظیفه که به طور غیر منتظره ای ، در برابر همه چیز و همه ، خود را می بیند که برای پیروزی می جنگد ، همیشه یک ضرورت بوده است ، یک خط برای اتکا به آن بدون شکست و با شکست که مخاطبان به راحتی از آنها همدلی می کنند. همانطور که تکرار می شود ، صحنه درگیری / برخورد بین استاد بزرگ و جدی و دانشجویی با چنین استعدادی ذاتی برای شکوفا کردن ، در اینجا توسط ژرارد دپاردیو و نزدیکان گره تفسیر شده و اسد احمد تعبیر شده است.

چیزی خارق العاده: مثل ورزشی کلاسیک که پیوند تنگاتنگی با اجتماعی دارد
همه اینها در خواندن رویدادها و در طراحی شخصیت ها پیش بینی خاصی ایجاد می کند. اینها عوارض جانبی هستند که بطور پیش فرض باعث می شوند و جزء داستانهای از این دست هستند. اگر با هوشمندی مانند فیلم بازیگر و کارگردان فرانسوی اداره شود ، فیلم حس خوب نتیجه می تواند دلایل علاقه ، سرگرمی ، درگیری عاطفی و همچنین غذایی را برای فکر کردن در نظر بگیرد. در چیزی شگفت انگیز ، تمثیل ورزشی کلاسیک ارتباط تنگاتنگی با اجتماعی را تنگ تر می کند ، دقیقاً همانگونه که تحت سایر روایت های داستان برای بت یا میلیونر قرار داشت. با انجام این کار ، ما با ترکیبی مؤثر روبرو می شویم که فضیلت های آموزشی بازی شطرنج و یک سری مضامین بسیار موضعی را که وضعیت نامطلوب مهاجران را لمس می کند ، شجاعت و انکار خود را که بین تبعید نشان می دهد ، زیر سوال می برد. و سازگاری با کشور میزبان.

چیزی خارق العاده که عنوان اصلی وی فهیم است ، با شروع BIM Distribuzione از 5 دسامبر در سینماهای ایتالیا حضور خواهد داشت.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 10 بهمن 1398 ساعت 2:41 | بازدید : 187 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

کارآگاه حیوانات حواس پرت ، با بازی ماتریس جیم کری ، در هر ضربه بر صحنه غالب است. تام شادیاک یک کمدی درخشان را کارگردانی می کند که کاملاً بر دوش بازیگر پیشکسوت استوار است.

آس ونتورا (جیم کری) یک محقق خصوصی است که در میامی زندگی می کند و در یافتن حیوانات خانگی نادر یا اسیر تخصص دارد. این عمل بلافاصله آغاز می شود و کارآگاه خواسته می شود تا در مورد آدم ربایی طلسم میامی دلفینز ، دلفین به نام گل برف ، تحقیق کند. دو هفته قبل از سوپر بول ، یک اتفاق طولانی در انتظار هواداران فوتبال آمریکایی ، زمان می گذرد و آس باید به سرعت این مورد غیرمعمول ناپدید شدن را برطرف کند.

Ace Ventura- The Catcher Animal: جیم کری منبع خنده بی حد و حصر در فیلم تام شادیاک است
قلب فیلم در مترجم اصلی به کار رفته است. جیم کری یک توپ شل واقعی است که آماده است تا همه هم ستاره هایش را با یک سری تقریباً نامتناهی از لباس های کاملاً بدنی سرنگون کند. تک خال در سوراخ دقیقاً در این اجرا نهفته است: بی سابقه در پانورامای کمدی دیوانه ، با بازیگری که خودش را در معرض خطر قرار می دهد تا تعادل روایت را بر هم بزند و هیچگاه اغوا کننده آزاردهنده نباشد. آس ونتورا یک محقق دیوانه وار و دارای یک عقل قوی است اما در یک کلید طنز در بالای صفحه بیرونی است.

ویژگی خاص فیلم تام شادیاک در رهایی از استعداد خلاق مفسر تقریباً در تمام صحنه هایی که یکی پس از دیگری برای سرگرمی و سرگرمی دنبال می کنند نهفته است. احساس این است که گیربکس اتوماتیک را با در نظر گرفتن بالاترین دنده در دسترس برای کل خدمه در پشت ساخت فیلم تنظیم کنید ، گویی مجبور می شوند که در پله های یک مادادور آزاد پا که هیچگونه محدودیتی و محدودیتی را نمی شناسد ، دنبال کنند. به این ترتیب ریتم همیشه زیاد است و طرفین در جلوی فیلمنامه در خدمت کامل جیم کری نشان داده نمی شوند.

این طرح از اصالت آن جدا نیست اما عمداً در فیلم تام شادیاک کنار گذاشته شده است
روایت جایی در جهان بی نظم ایجاد شده توسط شخصیت نمادین صحنه دار ندارد. هدف ، که توسط کارمندان در پشت صحنه بسیار واضح و روشن است ، این است که بدون توجیه مسئله تعریف یک نقشه قانع کننده و پر از پیچ و تاب ، سکانس های فزاینده ای خنده دار را پیش ببرید. آدم ربایی طلسم که آنقدر مورد علاقه یکی از محبوب ترین تیم های فوتبال است ، فقط بهانه ای برای بیرون کشیدن استعداد طبیعی برای خندیدن از سلیقه است ، یک کمدین متولد شده برای تسلط بر صحنه و ایجاد جو مداوم سرگرم کننده در این مجموعه.

بازیگران حامی کارآگاه ، از جمله مليسا رابینسون (کورتنی کاکس) و ستوان لوئیس آینورن (شان جوان) ، به دور مدار کارگردانی می کنند ، سعی می کنند از شخصیت های خود خارج نشوند ، در حالی که شخصیت اصلی سعی در استفاده از هرگونه غرفه ای برای تولید چیزی ندارد. پرده های طنز غیر قابل مقاومت. یک چالش کاملاً موفقیت آمیز: این تعهد به ویژه در صحنه هایی که بازیگران در برابر آس بازی می کنند قابل توجه است. کمترین حرفی برای گفتن یک شاهکار تایتانیک ، در مقابل "چهره لاستیکی" جیم که به این ترتیب صفوف نقشه را جابجا می کند بی مهربان باقی می ماند.

Ace Ventura- The Catcher Animal: موسیقی متن فیلم پرانرژی برای تقویت چهره آس
مدت زمان محدودی که حدوداً 86 دقیقه خالص است ، یک مقدار افزوده است که باعث افزایش این غلتک وسایل نقلیه به یادماندنی و لحظه های شیب دار می شود. ذکر جداگانه ای برای موسیقی متن فیلم درخشان ایرا Newborn است ، که نمونه ای از آهنگ ها را با یک غذای سرگرم کننده و با فشار دادن اتصالات ریتمیک به داخل فیلم معرفی می کند. این یک مؤلفه اساسی برای بهترسازی شخصیت Ace Ventura است ، غیرقابل پیش بینی در روش های انجام و بیان خود بدون برنامه های از پیش تعریف شده.

همه بخشی از یک سیرک پوچ است که به تدریج تجلی می یابد ، ابتدا آشنایی با یک شخصیت عجیب و غیرمعمول را انجام می دهد ، سپس همه گریم ها ، حالت و حالت های عجیب و غریب را در رپرتوار جیم کری آشکار می کند تا یک "عجیب حیوانات" خارق العاده ایجاد کند. .

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 10 بهمن 1398 ساعت 2:39 | بازدید : 233 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

یک مرز نامشخص تحمل یک شر ، وسواس و ابهام می شود که دائما بیننده را ناراحت می کند.

در پانزده سال گذشته ، ایزابلا ساندری با آثارش (برخی از آنها در كنار جوزپه گادینو ایجاد شده است) داستانهای كودكان و نوجوانان را روایت كرده است: از پناهندگان فلسطینی در لبنان گرفته تا یتیمان "بمبهای هوشمند" در افغانستان ، از فرزندان كارگران. از ماکیلا های مکزیکی ، به دخترانی که از قتل عام ها در رواندا جان سالم به در بردند ، یا هندی های کوچکی که با ورود سفیدپوستان در تیرا دل فوگو و پاتاگونیا از بین رفته اند. اما یکی از جدی ترین ظلم هایی که در عصر ما وجود دارد ، یکی از بدترین شرها چیست؟ شاید آینده را از انسان دور کند ، قدرت اعتقاد به خودش. کشته شدن قدرت او اما همچنین - شاید بدتر - قسمت مناقصه او. کشتن حساسیتی که انسان در درون دارد: کودک. ساندری در آخرین تلاش خود در پشت دوربین با عنوان Un Unknown مرز ، ساخته انفرادی و پیش نمایش در بخش After Hours از 37مین دوره جشنواره فیلم تورینو ، به ما نشان می دهد که چگونه می تواند این اتفاق بیفتد.

یک مرز نامشخص: داستانی از پدوفیلی و آدم ربایی افراد زیر سن قانونی در مرکز فیلم جدید ایزابلا ساندری
تخلف از بی گناهی ، هر روز در یک وانت کامپر که در جنگل سیاه پارک شده است ، صحنه می رود و در آن یک زن و شوهر عجیب زندگی می کنند که توسط پسری به نام ریچی و دختری به نام "تف" تشکیل شده است. صدها کیلومتر دورتر ، در شهر رم ، کسانی هستند که در عوض این تخلف را با تمام امکانات موجود در اختیار دارند تا از بروز آن جلوگیری کنند. شما مامور پلیس پستی Milia Demez هستید و وظیفه شما تحقیق در مورد شبکه ای از pedophiles است. برای انجام این کار ، او هر روز عکس ها و فیلم ها را از وب فهرست می کند: او همیشه در مواجهه با جنایاتی که شاهد آن است ، بدون احساس مداخله ، احساس تأخیر ، بی قدرت و "خارج از همگام سازی" می کند. او با تجزیه و تحلیل ویدیوی دیگری ، هویت یک دختر کوچک را کشف می کند: این مگدالنا سنونر است که مدتی قبل در جنوب تیرول ناپدید شد. با این حال ، تصاویر بدون مرز سفر می کنند ، درک این که از کجا آمده اند دشوار است. حتی دنیای شخصیتها بین کشورها و زبانهای مختلف در نوسان است. آیا Milia قادر خواهد بود به لطف زبانی که ضعیف گفته می شود ، ناپدید شدن پوچ آن کودک را کشف کند ، اما او خوب می داند ، لادین؟

یک مرز نامشخص: فیلمی که با داستانهای واقعی غم انگیز پیوند دارد ، مانند فیلم دنیس پیپیتون
در هنگام تماشای فیلم ، جواب ، اما از قبل روی کاغذ می توانید درک کنید که این سوال چقدر پیچیده است. از این گذشته ، موضوع در مرکز کار از قبل پیچیده است ، که مسئولیت و وزن زیادی را بر روی نقشه و شخصیت هایی که آن را تحریک می کنند بار می آورد. وزنی که کارگردان ونیزی از عهده آن برمی‌آید تا به روایتی و دراماتورژیکی بپردازد به داستانی که علی رغم اینکه از ذهن و کیبورد گادوینو و خود ساندری متولد شده است ، نمی تواند از تحریک اتفاقات غم انگیز که واقعاً رخ داده اند و متاسفانه هنوز هم بدون جواب ، شروع کند. از آن Denise Pipitone. گذشته از این ، یک مرز نامشخص این شایستگی را ندارد که از وزن فوق الذکر خرد نشود ، زیرا برعکس ، برای سایر عملیات مشابه که هم معضل پورنوگرافی کودک را درگیر می کند ، هم ناپدید شدن افراد زیر سن قانونی برای کسانی که می دانند چه چیزی پایان می یابد رخ داده است.

فیلم ایزابلا ساندری قادر است بیننده را ناراحت کند

نوشتن برای ایجاد نوشتاری به هر دو شکل خشونت آمیز می گوید که با وام گرفتن کدها ، لحن ها و زبان های سینمای ژانر (از هیجان به جرم ، عبور از نوآر) ، حامل شرارت می شود. وسواس و ابهام که دائما بیننده را ناراحت می کند. دومی از کلاهبرداری وحشتناک است که مدیر اعلام می کند ، یکی را برای حدس زدن می گذارد ، اما هرگز کاملاً آشکار نمی شود ، و این عمل جنایی را از زمین خارج می کند. دقیقاً برعکس modus operandi الکساندروس Avranas که در خانم خشونت نشان می دهد بدون صرفه جویی در کاربر چیزی. دو مسیر کاملاً متفاوت برای لرزاندن و حمله به چشم و ذهن بیننده و به روش خود به همان اندازه مؤثر است. آنجا که فیلمساز یونانی تصمیم به رفتن می گیرد ، همکار ایتالیایی تصمیم می گیرد که متوقف شود. در اینجا تفاوت اساسی وجود دارد ، یعنی در آستانه ای که ساندری تصمیم به عبور از آن نمی دهد.

یک مرز نامشخص: فیلمی که به طرز ماهرانه ای روی "تنظیمات" بازی می کند
یک مرز نامشخص فیلمی است که به طرز ماهرانه ای "بازی می کند" بر روی تنظیمات ، با چوب تبدیل به بوم می شود که روی آن نقاشی "یک افسانه سیاه" می شود که در آن یک ogre و یک شاهزاده خانم در سناریوهای طبیعی با همزیستی قرار می گیرند که به عنوان یک نقطه مقابل داستان است. خیلی بد است که درام بیمار که در درون آن مصرف می شود ، اتهام و عواطف را که در طول مسیر انباشته می شود ، از دست می دهد ، و آنها را در پلیس و بازجویی های تحقیقاتی پراکنده می کند که نمی توانند از پس آن برآیند و زمینه درست ایجاد کنند. متأسفانه ، نیاز به ایجاد تعادل ، به اندازه بستن دایره ، باعث ایجاد معابر خالی و مراحل غرفه ای می شود که بیش از حد باعث کاهش مدت زمان ، ریتم و جدول زمانی می شوند. این مسئله بر نرمی روایت ، یک خط شخصیت ها (بعضی از آنها صرفاً لوازم جانبی مانند روانشناس پائولا کریستیانی) تأثیر می گذارد ، اما خوشبختانه بسته بندی ای که در جهت دقیق و محکم ساندری وجود دارد ، در موسیقی متن اپسیلون ایندی و در تفسیرهای Cosmina Stratan (Milia) ، Moisè Curia (Richi "Pamper") و آنا Malfatti کوچک (Magdalena Senoner) ، نکات مثبت.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پنج شنبه 10 بهمن 1398 ساعت 2:38 | بازدید : 223 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

یک داستان سیندرلا - آرزوی کریسمس دنیایی از بی عدالتی های شیرین را نشان می دهد ، که وضوح آن با پیامدهای احساساتی شخصیت ضعیف در ارتباط است.

پیشنهاد جدید سری A Cinderella Story که ابتدا توسط Leigh Dunlap نوشته شده است ، فصل کریسمس که در سال 2019 منتشر شد ، تنوع جدیدی در موضوع یکی از معروف ترین و استعاره های پری پربار تا کنون است. در این حالت شخصیت های A A Cinderella Story - Christmas Wish پنجمین زوجی هستند که با خشونت های روایت شده از حماسه روبرو می شوند که کت امرسون جوان در آن نقش یک سیندرلا مدرن را بازی می کند.

در حقیقت ، دختر خود را در شرایطی پیدا می کند که اصلاً برای دیگران مطلوب نیست: او با نامادری خود بدرفتاری می شود ، او خود را بین شغل های پیش ساخته و رویاهای موفقیت خود به عنوان خواننده ترانه تنظیم می کند. ناامیدی به دلیل فعالیت وی به عنوان یک جن خواننده در باغ کریسمس یک سرمایه دار بزرگ ثروتمند محلی با تلاش های مداوم برای رسیدن به نقطه عطف بزرگ درگیری می کند تا سرانجام کار خوانندگی او را آغاز کند. برای اینکه تجربه کار (و نه تنها) قابل قبول تر باشد ، حضور نیک وجود دارد ، بابا نوئل که در همان باغ استخدام شده است. با وجود تلاش برای خرابکاری در خانواده اکتسابی فقیر Kat ، عشق بین این دو متولد شد که قصد پایان دادن به آزار و اذیت هایی را که زن جوان باید مرتباً تحت آن داشته باشد ، ندارد.

لحظه ای از حساسیت بین کت و نیک ، شخصیت اصلی داستان سیندرلا - کریسمس آرزو.
یک داستان سیندرلا - آرزوی کریسمس: دنیایی از بی عدالتی های شیرین
مطابق با آنچه تا به امروز توسط بقیه حماسه ها ارائه شده است ، یک داستان سیندرلا - کریسمس آرزو نمایانگر دنیایی از بی عدالتی های شیرین است ، حل و فصل آن به همان اندازه با پیامدهای احساساتی شخصیت ضعیف در ارتباط است ، زیرا آنها شرطی را مبدل می کنند که به خودی خود غم انگیز نیست. دوست دارم درک کنم درست است ، كات هر روز با خانواده اكتسابی می جنگد كه هر مناسبت او را با مشكل روبرو می كند ، اما واقعیت این است كه اوضاع او منعكس كننده هزاران نفری است كه مانند او ، خود را مجبور به آشتی دادن رویاهای مهم می كنند. شکوه با نیازهای روزانه "مبتذل".

شات برای بیشتر قسمتها در کانادا ، A Cinderella Story - Christmas Wish فرصتی می شود تا دوباره لباس های فله ای معمول را در نسخه ای معاصر و جداشدنی دوباره پیشنهاد دهید ، یعنی در یک مکان نه مکان ارائه دهید ، یک مهد کودک همیشه سبز که شکل آن را می گیرد ابعاد متوقف شده در زمان و مکان ، به منظور ایجاد نوعی ظرف مناسب برای اسکان انواع داستانهای عاشقانه و از طرق مختلف کاهش یافته است.

نزدیکی از Kat ، سیندرلا مدرن برای داستان سیندرلا - آرزوی کریسمس.
یک داستان سیندرلا - آرزوی کریسمس به هیچ وجه محصولی برجسته در فیلم نویسی هر یک از اعضای بازیگران هنری نیست ، بلکه بیشتر نشان دهنده نقطه شروع یک فیلم خانوادگی است ، حکایت از یک معجزه کریسمس جدید که گرد هم می آید بزرگ و بچه های کوچک جلوی صفحه ، حتی اگر در بازرسی دقیق تر باشند ، به احتمال زیاد هیچکدام از آنها کاملاً راضی نخواهند شد.

حتی ساخت فیلم های سریالی ، که از بسیاری جهات به نظر می رسد به طور مداوم دوباره از همان پویایی و همان چهره های روایت استفاده می کنند ، به نظر می رسد به همان اندازه بی اهمیت نیست که ممکن است یک نفر فکر کند و دقیقاً به حدی که احساس می کند فقدان یک ساخت و ساز کافی احساس می کنید. در مواردی مثل این

یک داستان سیندرلا - کریسمس آرزو ، بدون آنکه خودش را به هیچ وجه تأیید کند ، در چنگ و چنگال باقی می ماند ، در پایان با فرصت از دست رفته برای یافتن نقشی تعریف شده در خارج از موقعیت "سریال" خود در متن داستان های رگه ای امضا شده توسط لی دونلاپ. علاوه بر این ، انتظارات نسبت به فیلم برآورده می شود ، مگر اینکه با محصولی در آستانه گمنامی روبرو شویم ، که جز در قشر متوسط ​​آن بیان نشده است ، درک می شود که این پیشنهاد جزء آن دسته از مواردی است که برای تعطیلات تدوین شده است. کریسمس ، بنابراین پاسخ به یک نیاز خاص بسیار دقیق است.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 8 بهمن 1398 ساعت 2:3 | بازدید : 206 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

بیب خوک شجاع یک فیلم خانوادگی کامل است که در سال 1995 اکران شد و ارزش مهربانی و اعتماد به نفس را آموزش می دهد.

هنگامی که باب ، خوک شجاع در سال 1995 به سینما اکران شد ، یک موفقیت واقعی بود. بعید نیست فیلمی که با صراحت برای خانواده ها داشته باشد ، چنین تحسین و انتقاد انتقادی داشته باشد. قدرت این فرقه کوچک توسط کریس نونان این است که بدانید چگونه می توانید برنامه های سرگرمی خالص را به خوبی با پیام های بسیار عمیق مخلوط کنید ، باز کردن مسیر به یک فیلمبرداری ضد گونه های خاص ، که - به عنوان مثال - توسط Okja بون جون هو انجام شده است.

بیب، خوک شجاع: تأثیرگذاری بر عموم و منتقدین
عمق و ظرافت هرگز cloying که Noonan داستان باب را می گوید به خوبی از بینندگان پاداش داده شده اند ، که مجموعه فیلم 254 میلیون دلاری را در مقابل بودجه 30 دلار بدست آورده اند. همدردی شخصیت اصلی و قوی. تأثیر داستان او ، علاوه بر ایجاد نسل جدیدی از گیاهخواران ، او همچنین توانست برنده منتقدان شود ، که با نامزدها و جوایز مختلف به این فیلم پاداش دادند. معتبرترین فیلم مطمئناً جایزه اسکار برای جلوه های ویژه است که مطمئناً کیفیت آن بخش خوبی از موفقیت فیلم است. برای ایجاد دیالوگ ها بین شخصیت های حیوانات (بسیار مهمتر از شانه های انسانی آنها) ، گرافیک های رایانه ای ساخته شدند ، تا لب را اصلاح کنند و در واقع کلمات فیلمنامه را تلفظ کنند. علاوه بر این ، در برخی صحنه ها - مانند ، به عنوان مثال ، رقابت نهایی سگ های چوپان - حیوانات به وسیله ماسک های شیرین مکانیکی جایگزین شده اند. به طور خلاصه ، کار عالی برای ایجاد یک تعامل کاملاً متعادل انسان و حیوان بین داستان و لحنهای واقع بینانه.

فراتر از تکنیک و عملکرد آن ، با این حال ، کارگردانی نونان نیز بسیار مورد استقبال قرار گرفت ، همانند اقتباس فیلمنامه از رمان دیک کینگ اسمیت و تفسیر بازیگران. دقیقا به همین دلیل ، حتی اگر پیروزی در جلوه های ویژه باشد ، بابی چندین بار نامزد اسکار در سال 1996 جمع کرد ، از جمله برای بهترین فیلم ، بهترین کارگردان و بهترین بازیگر نقش مکمل برای جیمز کرومول (که بعد از کار روی این فیلم است. وگان شوند) علاوه بر این ، باب ، گلوله‌ شجاع نیز در همان سال برنده گلدن گلوب برای بهترین کمدی شد.

متفاوت ، اما یکسان است
در اصل داستان Babe ، واقع در حومه سبز نیوزیلند ، یتیمی است که توسط یک جامعه پذیرفته شده است - که علیرغم تنوع آن - از او استقبال می کند و باعث می شود که او به طور کامل جزئی از یک خانواده باشد. باب احاطه شده به عشق به دوستانش ، به خصوص با توجه به عشق مادر مادری اش ، مگس مرزی ، بابی قوی و مهربان و با ایمان غیرقابل توصیف در خواب خود برای تبدیل شدن به یک سگ چوپان.

حتی قبل از اینکه فرگنی آن را در یک مستند به جهانیان اعلام کند ، باب به فرزندان آخرین نسل یاد داد که بدون در نظر گرفتن شرایط شروع ، آرزوی قدرت است. این پیام مثبت لحن کل فیلم را تعیین می کند ، و به طور قطعی مهر و موم کردن باب به عنوان یک قهرمان مهربان ، که به جهانیان می آموزد که یک "خواهش" و "متشکرم" می تواند بسیار مؤثرتر از نگرش قلدر و نمایش قدرت باشد.

در عین حال ، واکنش جامعه (در ابتدا حیوان ، پس از آن نیز انسان) مزرعه نشان می دهد که چگونه حمایت و اعتماد ابزاری ضروری در رشد مسالمت آمیز یک کودک شاد ، قوی و با اعتماد به نفس (یا خوک) است. علیرغم تفاوت ها و تقسیم به کلاس ها ، که سگ ها برای آنها حیوانات سری A هستند ، در حالی که خوک ها ، غازها و گوسفند ها به پس زمینه جابجا می شوند ، احساس خانواده همه را برابری می کند: همانطور که در بهترین روایات روایی ، "فراز و نشیب" دقیقاً خواهد بود توانبخشی "عزیزم برای آموزش احترام و برابری بین گونه ها ، همیشه با زبان و روش شیرین و مودبانه خود.

بیب، خوک شجاع فیلم احساسی کلاسیک برای تماشای در هر سنی است. اگرچه (حداقل در گذشته) تکنیک عمل اکشن برای بچه های کوچک کمی دفع کننده بود ، اما فیلم به لطف کاریزمای شخصیت اصلی شخصیت مورد توجه مخاطبان جوان قرار گرفت. نه تنها این: مثبت بودن تعاملها و احساسات قابل لمس بنگاه به ظاهر غیرممکن بابی باعث شده است تا کوچکترها (و بزرگترها) به همان اندازه شکافهای موسیقی موشهای کشور که گاهگاهی دیوار چهارم را برای اظهارنظر در مورد داستان سوراخ می کنند ایجاد کند. .

اکنون که بینندگان جوان به تصاویر سه بعدی و اکشن زنده عادت کرده اند (فقط به سرمایه گذاری عظیم ریبوت های دیزنی فکر کنید) ، احتمالاً باب حتی قوی تر ظاهر خواهد شد. با مضامین و تکنیک ، Babe فیلمی است که با پیروزی در شرط بندی خود در همه جبهه ها ، پیش از وقت خود بازی کرده است. به طور خلاصه ، یافتن فیلمی آسان نیست که پتانسیل آن در سالها افزایش یابد ، اما Bebe می تواند این کار را انجام دهد و موارد دیگر.

 

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 8 بهمن 1398 ساعت 1:58 | بازدید : 193 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

با فصل نهم حماسه جنگ ستارگان به پایان می رسد. در اینجا بررسی بدون اسپویلر The Ascent of Skywalker است

پس از 42 سال ، حماسه Skywalker به پایان می رسد. جنگ ستارگان از 18 دسامبر وارد سینماها می شود: ظهور Skywalker ، آخرین فصل "شناسی جدید" جنگ ستارگان ، به لطف خیال بی حد و حصر جورج لوکاس متولد شد. برای انجام مأموریت خود ، ج.ج. آبرامز پشت پرده خواستارترین دوربین در تمام سینمای اصلی است. آبرامز پیشتر قسمت های VII ، The Force Awakens را کارگردانی کرده بود ، و سپس باتوم را به فیلم The Last Jedi به ریان جانسون منتقل می کرد.

در بازیگران ، قهرمانان این مثلثی برمی گردند: دیزی ریدلی در نقش ری ، جان بویگا در فیلم فین ، آدام درایور در کیو رن و اسکار اسحاق در فیلم پو دیمرون. همراه با اهرم های جدید ، کری فیشر که به پوشیدن لباس ژنرال لئیا ارگا باز می گردد ، حتی اگر او در تاریخ 27 دسامبر 2016 ما را ترک کرد. شخصیتی که نقش او قبلاً قبل از درگذشت بازیگر نقش اول مرد نوشته شده بود ، به صورت دیجیتالی بازسازی شد تا بتواند چرخه روایت آنها را کامل کنید و پس از دیدن فصل نهم ، مشخص است که حضور وی از همیشه با ارزش تر است. علاوه بر این تأییدها ، که قبلاً می توانست به صورت موثق در نظر گرفته شود ، بازده های غیر منتظره ای نیز به همراه خواهد داشت.

جنگ ستارگان: ظهور Skywalker ، حماسه ای ارزشمند که پایان می یابد
شایعات مربوط به آینده حماسه جنگ ستارگان حاکی از آن است که ظهور Skywalker واقعاً آخرین فصل از حماسه است که حداقل چهار دهه در مورد این حلقه باقی مانده است. تا آنجا که همکاری دیزنی. در بازپرداختهای شگفت انگیز داستانهای فروخته شده (بین راه اندازی مجدد و دنباله) ، فیلم J.J. آبرامز تمام عناصر را برای قرار دادن کلمه "پایان" در تاریخ Skywalkers در اختیار دارد. اگر به آن «کهکشان بسیار دور» برگردیم ، بنابراین دنبال کردن داستان شخصیت های دیگر و زمان های دیگر خواهد بود.

ظهور Skywalker (مبهم به ایتالیایی ترجمه شده است ، جایی که "ظهور Skywalker" می توانست با "ظهور Skywalkers" به خوبی حاصل شود) رشته های مثلثی را که در سال 2015 آغاز شد ، می کشد. فیلم ها پاسخی را می یابند ، و همچنین یک پایان ارزشمند که یک بار برای همیشه حل می شود (؟) درگیری داخلی و خارجی است که شخصیت ها و کل جهان را عذاب داده است.

با تماشای تماشاگران جدید اما ادای احترام به افراد قدیمی
بسیاری از جنجالهایی که پیرامون مثلث جدید جنگ ستارگان به وجود آمده ، روحیه دلتنگی را برای تماشاگران نگهبان قدیمی ، کسانی که از حماسه اصلی از دهه هفتاد دنبال می کنند ، تبدیل کرده است. در میان این اتهامات ، تکرار بدرفتاری طرح های روایت فیلم های اول با به روز کردن مدل با کاراکترهای جدید ، بیشتر "دیزنی" و مناسب برای مخاطبان بسیار جوان است. شاید فقط برای رها کردن حتی یک تماشاگر ناراضی (چه اتوپیایی!) این آخرین فیلم ترکیبی از هر سه تریولوژی است ، اما با نگاهی به اصل. تماشاگر مناظر ، شخصیت ها ، دینامیکی را که قبلاً برای کسانی که همیشه حماسه را دنبال کرده اند ، پیدا خواهد کرد.

به همین ترتیب ، حتی آنهایی که خیلی جوان یا کم اشتیاق هستند و فقط با این آخرین فیلم ها به جنگ ستارگان نزدیک شده اند ، می توانند از داستان آبرامز و ذائقه وی برای صحنه های تماشایی قدردانی کنند. علاوه بر این ، مانند هر فیلم خوب دیزنی ، جایی وجود دارد که طلسم دیگری را به درون خوانده کوچک D-O معرفی کند.

جنگ ستارگان: ظهور Skywalker با قلب تماشاگر صحبت می کند

 

 

برای قرار گرفتن در کنار امنیت ، آبرامز در احترام برخی از "قرار ملاقات" هایی که ستارگان جنگ به ما آموخته اند منتظر نمانیم. مسابقات در یک سفینه فضایی در مناظر بیابانی ، دوئل های طولانی و تماشایی با چراغ های برق ، ماموریت های به ظاهر غیرممکن که به لطف شجاعت شخصیت های فردی ، اسلایک های طنز از دریدها برطرف می شوند: در Rise of Skywalker این همه و حتی چیزهای دیگر را خواهید یافت.

لحظاتی از پیشرفت نقشه وجود دارد که در آن پیچیده و سپس با استدلالهای نسبتاً ضعیف خود را بیرون می کشد. استفاده مداوم از "حضور" برای توجیه اقدامات غیر قابل توضیح غیرقابل توصیف ، از جمله موارد دیگر ، مورد سوء استفاده قرار می گیرد. آیا می توان به چنین گسترش نیرو فکر کرد که باعث شود همه ، حتی "غیر جدی" ، کمی روانی شوند؟ در عوض ، به نظر می رسد بسیاری از راه حل ها برای ایجاد فضایی برای اکشن و صحنه های مادر شتاب گرفته اند. این کارها ، درست است ، اما به قیمت توسعه ارگانیک کل داستان.

با این حال ، یک سری صحنه ها با احساسات بسیار بالایی روبرو هستند. از نظر استراتژیکی ، آبرامز از پیچ و تاب و پیچ و تاب استفاده می کند تا لحظات کلیدی را ایجاد کند که فضای کمی برای انتقاد از فیلم نامه باقی می گذارد و در سطح کاملاً متفاوت کار می کند: احساسات محض. خلاصه اینکه ، آبرامز بازی آسان و برنده دارد.

در نتیجه
آسان کردن یک تریولوژی که با برخی از ضعف های ساختاری بسیار مهم آغاز شد ، آسان نبود. مهمتر از همه ، همدلی کمی است که با شخصیت اصلی شخصیت ری که کاریزمای شخصیت های اصلی تریولوژی های دیگر را ندارد ، ایجاد می شود. هرچه جدی جوان مطمئناً از بین این سه فیلم گشوده شود ، او به این معنا نیست که اختلاف بین خیر و شر با لوکاس به مخاطبان خود عادت کرده است. این کار توسط کیلو رن انجام شده است ، که تأیید می شود موفق ترین شخصیت مثلث جدید است. با تشکر از تفسیر آدام درایور ، که به عنوان یکی از بهترین بازیگران نسل خود نیز تحسین می شود به لطف اجرای داستان اخیر عروسی ، کیلو رن شخصیت جدید Darth Vader یا حداقل آن است که به شخصیت غیرقابل تکرار لوکاس نزدیک تر می شود. . وسواس کیلو با پدربزرگش - وادر - در حقیقت - در این فیلم تحقق می یابد و بارور می شود. تکامل کیو رن - بن سولو جالب ترین ، کامل ، هیجان انگیز و تحت الشعاع همه دیگران است.

درس عالی The Rise of Skywalker و کل حماسه جنگ ستارگان Force است. این انرژی عرفانی که جهان را فرا گرفته و به شما امکان می دهد تا آنچه را که خوب و بد است تشخیص دهید ، شجاعت و خودآگاهی نه تنها به جدی ، بلکه به همه موجودات زنده می بخشد. از طرف دیگر ، اگر این فقط یک جنگ جدی و سیث بود ، جنگ ستارگان احتمالاً چنین تأثیر و پایداری را که داشتند ، نداشت. پیروزی واقعی آگاهی جمعی است ، بدون آگاهی دادن به بقای خود به ارزش این یا آن قهرمان ، آستینهای خود را بچرخانید. جدی و سیث چیزی نیستند جز قطبی شدن آگاهی بشر ، که با وجود همه قدرت خود در دفاع و غلبه بر ستمگر ظهور می کند. و این بهترین از همه داستان هاست.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 8 بهمن 1398 ساعت 1:55 | بازدید : 204 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

پینوکیو توسط ماتئو گارون از هرگونه جزئیاتی که می توان نتیجه گرفت ، احتمالاً بهترین جابجایی تا کنون است!

فقط Matteo Garrone می تواند صفحات افسانه The Adventures of Pinocchio را مرور کند. داستان یک عروسک (که توسط کارلو کلودی بین سال های 1881 تا 1883 نوشته شده است) و فیلمی را به نمایش می گذارید که با ایمان نشانگر واقعیت های برجسته مشهورترین عروسکی همه زمان ها است ، روی یک داربست دراز کشیده است که نه خیانت می کند و نه نگاه آن را پنهان می کند. مدیر. اشعار گاه پر افتخار از تصاویر که از صفحه نمایش بیرون می آیند با مشهورترین داستان آموزشی جهان ، در هم تنیده و با یک فداکاری خالص و عمیقاً شگفت انگیز برای آنچه داستان کالدی را نشان می دهد و حتی یک مودوک ساخته شده در ایتالیا را به خود جلب نمی کند ، تزئین شده است: در مناظر ، در انتخاب بازیگران ، در موسیقی. همه چیز استعدادی از کارگردان را نشان می دهد و فریاد می زند که پس از تعجب با آثاری چون ایل راکونتو دی د راکونتی و دگمن ، انتظارات بسیار بالایی را که در پشت این تحریم بی حد و حصر پنهان شده ، خیانت نمی کند.

پینوکیو (2019): داستان عروسکی که زندگی را آموخته است


در مناظر خرد ، مرطوب ، فرسوده و خاکستری / سبز یک روستای تختخواب ، داستان یک گپتتو بسیار ضعیف اما خوب (روبرتو بنینی) آغاز می شود ، که با گرسنگی چنگ می زند ، با ورود تئاتر عروسکی ، نور زندگی را دریافت می کند. که بلافاصله او را به سمت راه حل سوق می دهد: یک عروسک عروسکی بسازید و به دنیا سفر کنید تا بتوانید زندگی خود را بدست آورید. با این وجود اتفاقی که برای نجار می افتد خارق العاده است و همه ما آن را می شناسیم: پینوکیو یک عروسک عروسکی ساده نیست بلکه یک کودک چوبی کاملاً قادر به حرکت ، صحبت ، بازی و همچنین مهمتر از همه این است که دچار مشکل شود!
گارون که فیلمنامه این فیلم را به همراه ماسیمو سچرینی نیز ویرایش کرده است ، با اثبات وفاداری به ادبیات ، اجازه می دهد هیولاها و موجودات خارق العاده ای در رقصی به وجود بیایند که در آن تمام احساسات انسانی بویژه بدترین ها با هم مخلوط شوند. وسوسه ها ، امیدها و شرارت های جهان همه با یک طعم باستانی در میکروسکوپ می ریزند ، در فضایی معلق می شود که به طور سالانه به همان اندازه غیرقابل دستیابی است که نزدیک است ، شهری متشکل و معتبر که در آن بدون تردید حرکت کند.

کاردستی تصفیه شده ماتئو گارون و خدمه وی در خدمت پینوکیو

با VSCO با kp1 از پیش تعیین شده پردازش می شود
گارون با دوربین خود مناظر و شخصیت های منبت کاری شده و درونی دارد. با تکیه بر پروتز اضافه شده از با شکوه ترین لوازم آرایشی توسط Mark Coulier (هتل بزرگ بوداپست ، هری پاتر) مفسران معماران را بار می کند و در عین حال آنها را به چشم تماشاگر خسته می کند: چنان پیچیده ، مصنوعات ، با دید بصری ، آتش Gigi Proietti's Fire Eater حلزون ماریا پیا تیمو ، کریکت صحبت کننده داوید ماروتا ، کاملاً همان چیزی است که باید باشد: چرخ دنده های مکانیسم پیچیده ای که مسیر حرکت به هوشیاری انسان منجر می شود. هیچ فناوری پیشرفته ، در مورد Il Racconto dei Racconti ، واقع گرایی پوچ را تحت تأثیر قرار نمی دهد ، و از این طریق از جلوه های دست ساز ویژه ای که "دیوار چهارم" را تجزیه می کند ، پشتیبانی می کند و باعث می شود ما رگهایی را که از طریق صورت و بدن پینوکیو عبور می کنند ، لمس کنیم. در آن ترفند پر دردسر ، بشریت و داستان غیرقابل تفکیک قرار می گیرند و عموم مردم به طرز وحشتناکی از تشابه های زندگی مثل شخصیت اصلی و وجود مشترک انسان ، لذت می برند.
پینوکیو دی گارون (دقیقاً مانند کلودی) یک استعاره برای سفری است که هر فرد در پی آن می داند که او کیست و دوست دارد کی شود. ما ، غالباً عروسک های سرنوشت ، به رحمتی از مراجعان جذاب و خطرناک درست مانند گربه و روباه با بازی روکو پاپالئو و ماسیمو سیچرینی (کاملا به موقع!) ، که بدون خط گوش دادن به صحبت های ما کریکت (که شاید پایان آن باشد با چکش دقیقاً مانند پینوکیو) ، که به خودمان اجازه می دهیم از سرزمین اسباب بازی ها وسوسه شویم و می بینیم که بزرگ شدن بسیار دشوار و خواستار است. حتی همه ما ، دقیقاً مانند پینوکیو ، در پایان به خوبی می دانیم که زمان یک ارزش اضافی است و حمل انگیزه تحولات طبیعی معادل "بودن" است ، که به عنوان انسان موجود است.

پینوکیو (2019) بازیگری مناسب است که در آن همه دقیقاً چه کسی هستند

 

این کارگردان با لطف متوجه این اخلاقی می شود و از این اخلاقی جابجا می شود ، او از جزئیات خردمندانه ، خشن و بی نقص ، موازی با نوشته های مقدس نمی کشد ، او نمی ترسد برای ورود به بخش modus operandi قرن نوزدهم به منظور بازگشت به تماشاگران یک پینوکیو معتبر و بی موقع ، یک پینوکیو که یک افسانه نیست ( اما آیا تا به حال بوده است؟) اما اکتشاف در جهان ، بهتر یا بدتر. واقعیتی که همه جا وجود دارد و بدون حمایت چنین مترجمان بی عیب و نقص بی نظیری روی پرده بزرگ غیرممکن خواهد بود.
چهره پدری گپتتو در تشدید حقیقت و همدلی ، که در آن بازیگر تمام بدنی خود را روی صفحه قرار می دهد ، کاملاً روبرتو بنینی را به دست می گیرد: سرخپوشان ، سرما ، با یک ریش ناسازگار ، خودش را به چارلی چاپلین می چسباند که زیبایی آن را نشان می دهد. سناریو نگاری باریک و تفصیلی (کار دیمیتری کاپوانی). در گپتتو انسانیت ، شفقت ، شجاعت و عشق بی قید و شرط وجود دارد که همه دروغ و دروغهایی را که ما در بیشتر مدت فیلم شاهد آن هستیم ، متعادل می کند.

فدریکو ایلاپی کوچک با کمال تقلید می کند و تنبلی و سادگی پینوکیو را بازی می کند و سایر بازیگران نیز کم نیستند: هرکدام قسمت بزرگ کمی خود را دارند (آلیدا بلداری کالابریا و دریایی واکت به عنوان نسخه کودک و بزرگسالان از پری آبی ، آلیسیو دی دومنیکانتونیو در لوسیگوئولو ، پائولو گرازیوسی به عنوان ماسترو کیلیگیا ، ماسیمیلیانو گالو به عنوان کوروو ، تکو سیلیو به عنوان قاضی گوریلا ، جیانفرانکو گالو و مارچلو فونته در لا سیوندا و ایل پاپاگالو ، انزو وترانو به عنوان استاد ، نینو اسکارینا در کسانی که از Omino di burro و Maurizio Lombardi در مناطق تنا) ، آنها در دادن صدا به جهان پینوکیو نقش دارند.

پینوکیو توسط Matteo Garrone ، پشتیبانی شده توسط موسیقی توسط Dario Marianelli و عکاسی توسط Nicolaj Brüel
عکاسی عکاسی از نیکولای برول (برنده دیوید دی دوناتلو در سال 2019 برای Dogman) همه چیز را با آن تصاویر هماهنگ می کند که در آن ، نور خورشید کورکننده ، منظره را اشباع می کند ، در حالی که chiaroscuro مهتاب ، نرم و مهد رودخانه های احساسات است. رنگ ها زنده ، زنده ، پر از دوران باستان و خاطرات چاپ شده بر روی کاغذ غیر بازیافت شده است.

و موسیقی داریو ماریانلی برنده جایزه اسکار ، ساخته شده از پیانو و چوبهای چوب ، که در Ennio Morricone می پیچد و ما را به فضایی سوق می دهد که با تعطیلات کریسمس اوج می گیرد ، کاری جز این نیست که مسیر انسداد عروسکی را قدم به قدم در او هدایت کند. ماجراجویی که باعث می شود پس از مدت نامشخصی کودک واقعی شود.

خلاصه ، همانطور که در ابتدا گفتیم ، فقط ماتئو گارون می توانست محبوب ترین و مورد آزار و اذیت رمان کودکان تا کنون را منتقل کند ، احتمالاً بهترین تفسیر مجدد از آثار کلدی را ارائه می دهد.

پینوکیو از 19 دسامبر سال 2019 با 01 توزیع در سینما حضور داشته است.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شنبه 5 بهمن 1398 ساعت 17:40 | بازدید : 289 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

یک قتل حل شود و معاون دادستان که مسئولیت تحقیقات را به عهده دارد مظنون باشد: فرض بر این است که بی گناه ما را در گرداب یک فتنه اسیر می کند که می داند چگونه بیننده را تا آخرین لحظه خود در حالت تعلیق نگه دارد.

طرح Presume Innocent در مرکز رویدادها مشاهده می شود Rusty Sabich (هریسون فورد) معاون دادستان درخشان است که با قاطعیت و متعادل حرفه خود را انجام می دهد ، و اطمینان می دهد که در بیشتر موارد عدالت انجام می شود. آنچه از کنترل او فرار می کند جذابیتی اسرارآمیز است که او برای همکارش کارولین پلیموس (گرتا اسکچی) ، یک زن جذاب و زیرک ، احساس می کند و می داند چگونه مردان بالقوه قدرتمندی را به خود جذب کند. پس از یک رابطه طوفانی با او ، کارولین به طور مرموزی در آپارتمان خود کشته می شود. Rusty وظیفه تحقیق به دستور دادستان بخش خود را خواهد داشت ، اما در طی تحقیقات برخی سرنخ ها به او گزارش می دهند. او به این ترتیب خود را درگیر ، تحقیق و مجبور می کند تا به بهترین وکیل در میدان و رقیب تاریخی خود روی آورد تا بتواند در برابر اتهامات مطرح شده علیه وی دفاع کند.

تریلر با برش کلاسیک ، با مهارت و کارگردانی و تفسیر
فرض-بی گناه، فیلم 1990

براساس رمانی به همین نام توسط اسکات تورو ، قلم مشهور ژانر تریلر قانونی ، که همچنین از افراد خبره محیط مورد نظر است ، Presunto Innocente فیلمی در سال 1990 به کارگردانی آلن جی پاکولا است که از یک جهت کلاسیک و پرس و جو استفاده می کند: نه در واقع ، این یک تصادف است که تعداد زیادی از نزدیکان وجود دارد ، مثل اینکه همیشه می خواهیم ما را در چشم انداز دعوت کنیم تا شخصیت ها و شخصیت هایی را که در حل یک قتل درگیر هستند و از پایان غافلگیرکننده به یک معما تبدیل می شود.

دقیقاً برای این نوع انتخاب کارگردانی ، تکیه بر تفسیر سطح بالا ضروری است. هریسون فورد به عنوان پیشکسوت Presunto Innocente ، عالی است ، اما کل بازیگران با استادانه از پویایی هیجان انگیز پشتیبانی می کنند که دارای دروس آشکاراکیه آشکار است. نه تنها در انتخاب ما به دنبال انتظارات غیرمنتظره ، به دنبال توسعه matryoshka بین وقایع گذشته و حال ، بلکه موسیقی متن فیلم را نیز به عنوان مفسر هر احساسی و خلقی تبدیل می کنیم. واضح است که پاکولا اجازه نمی دهد موسیقی همانند یک فیلم هیچکاک - استاد بی نظیر در این فیلم - تأثیرگذار و فراگیر باشد ، اما انگیزه الهام بخش از آن استقبال می شود.

فرضیه معصوم: تنظیم دقیق و بازی تعلیق
فرض گناه

فیلم بودن از '90 فرضیه معصومیت ، به طور طبیعی از وزن زمان رنج می برد ، به عنوان شهادت عکاسی به طور خاص ، که با این حال سزاوار توجه است: یک مراقبت آشکار در تنظیمات ، همچنین در رنگها ، بالاتر از همه زمینه های کار بخش حقوقی توسط دادگاه وجود دارد. به دفاتر ، که به ما امکان می دهد درک کنیم که چقدر فرصت باقی مانده است. اتاق های قدرت عدالت همان مواردی است که وظیفه دشوار روشن کردن پرونده ای که می تواند تقریباً خصوصی تعریف شود ، آماده است تا با توجه به عدالت عمومی داوری شود. به همین دلیل تنظیم نقش غالب دارد.

اگرچه داستان با روایت آرام و تدریجی روبرو می شود ، اما هرگز خطر خسته کننده آن را به همراه نمی آورد: پیش فرض معصوم ، با بازی لطیف و کلاسیک ترک سرنخ در گفتگو ، در چهره اخم یا پیچ و تاب ، باعث تعلیق می شود. نقطه قوت آن ، همچنین غلبه بر آزمون زمان.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شنبه 5 بهمن 1398 ساعت 17:36 | بازدید : 309 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

کودکان، با والریو مستاندره و پائولا کورتلزی ، پرتره والدین و نسلی است که ماتیا توره ما را ترک کرد. 

والدین بودن در دهه 2000. عاشق شدن در دهه 2000. آدم بودن در دهه 2000 این همان چیزی است که ماتیا توره توضیح داده است ، میراثی که وی قبل از عزیمت به وی اهدا کرده است ، خیلی زودرس ، بسیار پر سر و صدا. پر سر و صدا زیرا از این پس ، سکوت در اصالت سینمای ایتالیا ، تئاتر و ادبیات کاهش خواهد یافت. باطل ، تا کنون پر از صدا ، که ماتیا توره به خوبی می دانست چگونه می گوید و از واقعیت بیرون بکشد ، با ظریف ترین و در عین حال باردارترین تضادهای آن زندگی روزمره که همه ما از آن آگاه هستیم و قلم نویسنده توانسته است هر بار با وضوح برخورد کند. کریستالی.

پسران نمونه دیگری است. یکی از واقعی ترین ، بالغ ترین. این ناشی از آن جنون است که تولد افراد نادر و پدربزرگ و مادربزرگ امروز ، جوانان ، سوابق مالیاتی و گروههای طبقه بندی شده Whatsapp است - موجودات کوچک برابر با ما. موجودات كوچك و ساده ، نیاز به توجه همه ما ، مراقبت های باورنکردنی ، كه این مقدار از آن زمان و انرژی را دزدی می كنند ، آنها را به صورت غرور ، خوشبختی بلامنازع باز می گردانند ، عشقی كه تصور نمی كردید می توانید آن را بی اندازه و احساس كنید.

کودکان - پدر و مادر بودن در ایتالیا از کودکان ، سینما
با شروع از یک مونولوگ از همان برج ، که جهتش به جوزپه بونیتو منتقل شد در زمان بازگشت بیماری در وجود فیلمنامه نویسان ، در حال فشرده شدن بود ، فیگلی نظم و ترتیب یک زن و شوهر ایتالیا امروز ، مبارزه را می بیند. در برابر جامعه و در مقابل خود زوال است كه فرزندان در ذهن و عادات خانواده ای عادی ، بسیار عادی ایجاد می كنند ، زیبائی به خاطر عادی بودن مطلق آن. این فیلم در بخش های مونوگرافی تقسیم شده است ، جایی که هرکدام به یک جنبه قهرمانانه و غم انگیز از زندگی والدین اختصاص داده شده است ، فیلم از طعم ذاتی در دشواری های خانواده ها در امور فعلی مدرن روبرو می شود. از میان کسانی که خود را با اقدامی شفاف و شجاع در این کشور از زاد و ولد به صفر درصد رساندند و تولد نه یک بلکه دو فرزند را به اتمام رساندند ، دو عضو جدید این جامعه هستند که مانع از جوانی می شوند. آرامش را از آنها منع کنید ، آنها را تحت هر شرایطی آزمایش کنید و آنها را در پایان ماه با دشواری وارد کنید.

اما ، با وجود بی ثباتی اقتصادی و فرهنگی ما ، که به خوبی با فیلمنامه لاغر و درخشان ماتیا توره بیان شده است ، هرگز این احساس غرق شدن را نمی توان از طعنه موقعیتها و خود زندگی برتری داشت ، هرگز نارضایتی مزمن نیست یا ترس از عدم تهدید چیزهای کوچک برای لذت بردن ، و همچنین احساس محرومیت از شخص در عملکرد کودک و شریک زندگی وی نیست. این حساسیت است که خود را به خانه بی نظم شخصیت های اصلی بازی می کند که پائولا کورتلسی و والریو مستاندره ، حقیقت بسیار ساده اما بسیار عمیق از دیالوگ ها ، از نگاه های گاه و بیگاه ، دیگران پر از امید برای آینده ای هستند که ما در مرحله اول به دو سمت خود حرکت کردیم. تا ناگهان چهار ساله شود

کودکان - بین عشق و خانواده ، تنها یک وعده وجود دارد: فرزندان متحد
اما همچنین عشق به عنوان فاجعه مقاومت است که تور و بونیتو از آن روایت می کنند ، که مستاندره و کورتلزی با طبیعی بودن یک زوج معمولی ، که تصمیم گرفته اند در آنجا باشند ، متحد می شوند. این دقیقاً تنها وعده است ، تنها مانعی که شما می توانید در کشوری حمله کنید که در پویایی روابط شخصیت های اصلی منعکس شده است ، موانع آنها بسیار عادی است و به همین دلیل مقدر شده است که همه را لمس کنید. متحد باشید. پسران داستان تغییر است ، اما به واسط those آن دو نمونه اول است که تصمیم به دست زدن و راه رفتن به سمت سرنوشت خود گرفته اند ، به آن اعتقاد داشته باشید ، تلاش می کنید ، حتی وقتی غریزه به شما می گوید خودتان را از پنجره بیرون بریزید.

و دقیقاً کبیسه ای است که کاراکترهای پسران بارها و بارها انجام می دهند ، از ناشناخته بودن مشکلات پیچیده دوست داشتنی و والدین این ایتالیا که باعث می شود فرزندان کم و کمتر شوند و توسط کلاس بازنشستگان حمل شوند ، از این کشور زیبا است که والدین را مورد هذیان قرار می دهد. عدم همدلی ناشی از الگوهای خانوادگی گذشته است و از احتمال نه چندان پنهان این امکان وجود دارد که بتواند در همان اشتباهات پدران قرار بگیرد ، رنج می برد. اما از طریق مثبت بودن کمدی است که درام ها فیلتر می شوند ، در مواجهه با عجیب می توان اصیل ترین وجه های واقعیت را نشان داد. نسلی که توسط Mattia Torre عکاسی شده و فاقد حس و سلیقه سینمایی است و از تخیل غافل نمی شود که تنها اتاق هایی برای ساخت مجالس و مبلمان بسازد ، سعی در ادامه خود دارد تا با همان چشم ها خود را ببیند و یکی را در کنار هم احساس کند. برای دیگران ، تنها و تنها با امید غیرقابل برگشت برای داشتن خانواده ممکن است. متنی خیره کننده ، که در آن بسیار بی پروا محتاط است. پسر سوم ماتیا توره ، که او اولین قدم های خود را برداشته و حالا که می تواند با پاهای خودش بتواند به عموم مردم برسد.

فیگلی ، تولید شده توسط Wildside ، Vision Distribution و The آپارتمان ، از 23 ژانویه در سینماها خواهد بود که توسط Vision Distribution توزیع شده است.

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
جمعه 4 بهمن 1398 ساعت 18:18 | بازدید : 248 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

مصاحبه لوسیانا پرووچی با نیکی کارو ، کارگردان مولان (2020).

توسط Redazione - آخرین بروزرسانی: 18 ژانویه 2020 18:24 - زمان خواندن: 1 دقیقه 18 ژانویه 2020 18:24
ما فرصت داشتیم از 26 مارس 2020 با کارگردان نیکی کارو ، انتخاب شده توسط دیزنی برای کارگردانی اکشن مولان ، در سینما مصاحبه کنیم. وی در مورد تفاوت های این فیلم با کارتون ، کارگردانانی که از آن الهام گرفته اند و به ما گفت. دلایلی که باعث شد او بازیگر زن لیو یفیعی را انتخاب کند که به گفته وی معلوم شد یک جنگجو واقعی است!

مولان (2020): آنچه را در فیلم پیش نمایش دیدیم ، در اینجا پیدا کنید
همانطور که برای بیشتر مشهور است ، این فیلم با الهام از شعر چینی است که داستان هوآ مولان ، دختر ارشد یک مبارز محترم را روایت می کند که برای نجات جان پدرش ، با وجود سن بالا مجبور به رفتن به جنگ شد ، خود را مبدل کرد. به عنوان یک سرباز فرض هویت هوآ جون. بسیاری از موانع پیش روی شما قرار خواهد گرفت ، اول از همه واقعیت داشتن طبیعت واقعی آن است. با وجود چند ضربه ، دختر در نهایت ارزش خود را ثابت کرده و چین را نجات می دهد.

 

مولان یک فیلم درام اکشن حماسی آمریکایی آینده به کارگردانی نیکی کارو است که فیلمنامه آن توسط ریک جفا ، آماندا سیلور ، لورن هینک و الیزابت مارتین ساخته شده و توسط والت دیزنی پیکچرز تهیه شده است. این فیلم براساس فولکلور چینی "Ballad of Mulan" ساخته شده و اقتباسی اکشن زنده از فیلم انیمیشن دیزنی در سال 1998 با همین نام است. در این فیلم لیو یفیعی به عنوان شخصیت ناشناس ، در کنار دونی ین ، جیسون اسکات لی ، یوسون آن ، گونگ لی ، و جت لی در نقش های نقش اصلی بازی می کنند.

برنامه هایی برای بازسازی زنده مولان در سال 2010 آغاز شد ، اما این پروژه هرگز عملی نشد. در مارس 2015 ، تلاش جدیدی اعلام شد و کارو در فوریه 2017 برای کارگردانی استخدام شد. لیو در نوامبر 2017 به دنبال تماس بازیگران از 1000 بازیگر ، در نقش اصلی بازیگران انتخاب شد و بقیه بازیگران در سال بعد به آن پیوستند. فیلمبرداری از اوت سال 2018 آغاز شد و تا نوامبر ادامه یافت و در نیوزلند و چین در حال وقوع بود.

قرار است مولان به طور تئاتری در 27 مارس 2020 در ایالات متحده منتشر شود.

تولید
توسعه
والت دیسنی پیکچرز از اقتباس یک عمل زنده از فیلم انیمیشن مولان در سال 1998 با ژانگ ضیایی ستاره بین المللی که چاک راسل به عنوان کارگردان انتخاب شده ابراز علاقه کرد. این فیلم ابتدا قرار بود فیلمبرداری را از اکتبر 2010 آغاز کند ، اما کنسل شد. [17] در تاریخ 30 مارس 2015 ، هالیوود ریپورتر گزارش داد که دیزنی مجدداً اقتباسی از فعالیتهای زنده را با تولید کریس بندر و جی. اسپینک تولید کرده است ، در حالی که الیزابت مارتین و لورن هینک در حال نوشتن فیلمنامه هستند. [18] در تاریخ 4 اکتبر 2016 ، اعلام شد که ریک جفا و آماندا سیلور دوباره فیلمنامه را بازنویسی می کنند ، با ترکیبی از تصنیف چینی و فیلم انیمیشن سال 1998 ، در حالی که جیسون رید به تهیه کنندگی این فیلم به همراه کریس بندر و جیک وینر پرداخت.

از آنجا که چندین فیلم اخیر هالیوود به سفید کردن متهم شده بودند ، از زمان گزارش هالیوود ریپورتر که هالیوود ریپورتر گزارش داد که دیزنی اقتباسی از زندگی مولان را انجام داده ، تحت نظارت جدی قرار گرفته است. یک دادخواست آنلاین با عنوان "به دیزنی بگویید که شما یک مولان را سفید نمی خواهید!" بیش از 100000 امضا دریافت کرد. [4] در 4 اکتبر سال 2016 ، دیزنی اعلام کرد که جستجوی جهانی برای یک بازیگر چینی برای به تصویر کشیدن نقش عنوان در حال انجام است. [20] تیمی از مدیران بازیگران از پنج قاره بازدید کردند و تقریباً 1000 کاندیدای این نقش را با معیارهایی دیدند که به مهارت های معتبر ورزش های رزمی ، توانایی صحبت به زبان انگلیسی واضح و کیفیت ستارگان نیاز داشتند. [21]

در 29 نوامبر 2017 ، لیو یفیعی بازیگر زن چینی و آمریکایی در این فیلم بازیگر شد تا نقش تیتراژ مولان را به تصویر بکشد. بسیاری این را به عنوان پیروزی برای تنوع در فیلم های دیزنی جشن گرفتند. [4] اطلاعیه های بازیگران بعدی در مورد Donnie en ، Gong Li، Jet Li، and Xana Tang در آوریل 2018 ساخته شد ، [5] [8] اوتکارش Ambudkar و ران یوان در ماه مه ، [22] Yoson An and Chum Ehelepola در ماه ژوئن ، [7] جیسون اسکات لی در ماه ژوئیه ، [6] Tzi Ma ، Rosalind Chao، Cheng Pei-Pei، Nelson Lee، Jimmy Wong and Doua Moua در ماه اوت ، [15] [23] و چن تانگ در ماه سپتامبر.

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چهار شنبه 2 بهمن 1398 ساعت 18:53 | بازدید : 201 | نوشته ‌شده به دست taherkamali | ( نظرات )

عاقبت فیلم Jumanji: Welcome to the Jungle در تاریخ 13 دسامبر در ایالات متحده منتشر می شود.

برای اولین هفته برنامه ریزی در ایالات متحده Jumanji: سطح بعدی می تواند فراتر از آنچه سونی پیشنهاد کرده است باشد
اگر سونی پیش بینی تعطیلات آخر هفته 36 میلیون دلاری در ایالات متحده را برای Jumanji: سطح بعدی پیش بینی کرده بود ، به نظر می رسد برخی از پیش بینی های جدید بسیار فراتر از آن است. در حقیقت ، طبق گفته هالیوود ریپورتر ، این فیلم که از 13 دسامبر در ایالات متحده اکران خواهد شد ، باید در آخر هفته بین 40 تا 50 میلیون درآمد داشته باشد.

Jumanji: سطح بعدی قطعاً می تواند از این واقعیت استفاده کند که Star Wars: Skywalker Rise هفته آینده منتشر می شود ، بنابراین این آخر هفته می تواند بسیار مثمر ثمر باشد. اما آیا به اندازه کسب درآمد فیلم اول کافی خواهد بود یا فراتر می رود؟

Jumanji: The Level Level و تریلر عجیب ASMR
اولین راه اندازی مجدد این حق رای دادن که از سال 1995 آغاز شد ، به جنگل خوش آمدید ، پاسخ بسیار خوبی از سوی منتقدین و مخاطبان داشت و تقریباً 1 میلیارد دلار در گیشه کسب کرد ، بنابراین سونی بلافاصله تصمیم به سفارش عاقبت داد ، که وارد سینماهای ما خواهد شد کریسمس.

جک بلک می تواند بعد از Jumanji بازنشسته شود: سطح بعدی!
در حقیقت ، این فیلم از 25 دسامبر به سینماهای ما می رسد ، تولید شده توسط سونی پیکچرز و توسط برادران وارنر سرگرمی ایتالیا توزیع می شود. بازیگران این فیلم عبارتند از: راک ، کوین هارت ، جک بلک ، کارن گیلان ، نیک جوناس ، دنی دیویتو و دنی گلوور و همچنین آوکوافینا ، الکس وولف ، مورگان ترنر ، Ser'Darius Blain و Madison Iseman.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آخرین عناوین مطالب